۱۳۹۰ دی ۱۸, یکشنبه

داستان آفتابه پر از اسيد و آلت تناسلي مبارك حجت الاسلام سيد علي اكبر حسيني اخلاق در خانواده؛

داستان از روزی آغاز می شود که دادگاه میکونوس تمام سران ایران را قاتل وتروریست خواند ومتهم ردیف اول کاظم دارابی به ابد محکوم گشت . رژیم اخوندی برای ازادی دارابی ازهیچ کوششی دریغ نکرد اما نتوانست کاظم دارابی را ازادنماید .این بود که تصمیم به توطئه گرفتند .


آقای هلمت هوفر که بازرگان ثروتمندی بود ودرمشهد دفتربازرگانی داشت .سوژه ی خوبی بود که اطلاعات رژیم می خواست .انان دختر زیبایی را درس دادند که با آقای هوفراشنا شود و این اشنایی تاحدی رفت که مستر هوفر با دخترک معاشقه می کرد وسرانجام شبی که با دختر ایرانی در مشهد همبستر بود به دام اطلاعات افتاد.


و این همان چیزی بود که رژیم می خواست فردای ان روز تمام اخبار ورسانه ها خبراز بازرگان آلمانی ورابطه ی نامشروع با دختر مسلمان در جهان پخش شد وبازرگان نگون بخت که به زندان افتاده بود حاکم شرع فورا حکم اعدام برای وی صادرنمود .
کشورآلمان به تب وتاب افتاد که چطور چنین کاری اجرا می شود و هر چند گاهی حکومت برای ترساندن آلمان دربوق و کرنا میدمید که فلان روز بازرگان به جرم گناه محصنه اعدام خواهد شد.

وزارت خارجه ی آلمان که تحت فشار خانواده هلمت هوفر افتاده بود دست به هرکاری میزد برای ازادی این بازرگان اما بی نتیجه وسرویسهای امنیتی ایران تنها یک راه برای نجات جان بازرگان به طورمحرمانه پیشنهاد کرده بودند .ازادی کاظم دارابی درقبال ازادی هلمت هوفر .اما قاضی آلمانی هرگز این معامله را نپذیرفت .


و اما آن سوی قضیه.



جناب آقای حسینی از سوی فرهنگ سرای ایرانی به آلمان دعوت شده بود و چند سمینارهم داشت سرویس امنیتی آلمان که سخت درتلاش آزادی بازرگان خودبودند
آقای حسینی را طعمه ی خوبی دانستند . آنان آقای حسینی را به بهانه ی انکه مردی بسیار روشنفکر وعالم است پیاپی دعوت می کردند ویک دختر بسیارجذاب وخوشگل را به آقای حسینی معرفی نمودند که گویا دخترک می خواهدبه دین اسلام بگرود .


حسینی استقبال خوبی از خانم جذاب کرد واز دین اسلام چنان چرندیاتی می گفت که دخترک سخت متاثرشده بود اما درباطن آقای حسینی میسوخت برای این دختر خوش تیپ!

دختر شب درهتل مهمان آقای حسینی شد غافل ازاینکه اتاق آقای حسینی پرازدوربین مخفی ودستگاه شنوداست .بالاخره آقای حسینی درس اخلاق را به دخترگفت از اول شب تا صبح لخت با دختر عشق بازی و….را انجام داد .

دولت المان بدون سرو صدا نسخه ای از فیلم سوپر آقای حسینی با دختر آلمانی را به سفارت خود درایران فرستاد و تقدیم سران جمهوری اسلامی کرد .


سران حکومت که فیلم را نگاه کردند می خواستند طفره روند وان راساختگی قلمداد می کردند اما سفیر آلمان با خونسردی گفت ما نه بوق وکرنا می دمیم ونه اعدام می کنیم فقط این فیلم راپخش می کنیم وآقای حسینی هم ازاد است .

در کمتراز 24 ساعت بازرگان آزاد شد!!

همچنين نسخه ای هم برای خانواده ی حجت اسلام حسینی ارسال شده بود.


آقای حسینی پس از چند روز از مسافرت باز گشت. همسران افتابه راپر از اسید کرده بودند و حسینی بیخبر که با اسید طهارت گرفت پس از چند لحظه به داد و فریاد افتاد! تمام دستگاه تناسلی اش سوخته بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر